دانستن زبان دوم در دنیای امروز یک نیاز است و هرچه زمان میگذرد این نیاز بیشتر و بیشتر احساس میشود . آنچه مسلم است تکلم به زبان مادری برای همه ی انسانها از بدیهی ترین و ساده ترین رفتارهایی است که انجام میدهد به نوعی که گاها حتی به اهمیت آن توجهی ندارد، چرا که پروسه یادگیری در طول زمان صورت گرفته و از همان نخستین روزهای حیات , اصوات و کلمات به کرات به گوش نوزاد میرسد و او با این صوتها کاملا آشنا و مانوس میشود , اگر کلمه ای را به اشتباه یاد بگیرد همیشه اطرافیان مهربان هستند که تلفظ صحیح کلمه را به او گوشزد کنند و این اصطلاحات تا جایی انجام میشود که فرد به زبان مادری در حد یک مطالعه روزانه و ارتباط کلامی کاملا آشنا میشود . باقیمانده راه را کودک در ارتباط با همسالان در مهدکودک و سپس در دبستان و با کمک معلمین دلسوزی که دائما در اصلاح اشتباهات در کنار او هستند یاد میگیرد و به جایی میرسد که فرد به سلیقه ی خود نوع کلمات در محاوره های روزانه خود را انتخاب میکند که معمولا تا حدودی طبقه اجتماعی و فرهنگی که فرد در آن رشد کند را به تصویر میکشد . در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن حاضر یعنی قرن بیست یکم ضرورت یادگیری زبانهای دیگر به صورت یک التزام برای آنانی که قصد گذر کردن از مشکلات ارتباطی با دنیای بیرون را دارند در آمده و آنان را گاها با چالشی بزرگ و دست و پاگیر روبرو میسازد , همین مسئله محققین بسیاری را بر آن داشته تا مسئله یادگیری زبان و واکنشهای مغزی در برابر این یادگیری را به صورت جدی مورد بررسی قرار دهند و به دنبال یافتن جواب بسیاری از چراها در ذهن انسان باشند . ما در این سری از مطالب همه ی تلا ش خود را خواهیم کرد که مسئله زبان آموزی را به صورت یک پدیده ی علمی برای شما به تصویر بکشیم و در این راستا از تازه ترین تحقیقاتی که بر روی این پدیده انجام شده شما را مطلع سازیم.
پس ابتدا به ساکن به این سوال می پردازیم که حقیقتا چه اتفاقاتی در مغز ما صورت می گیرد زمانیکه به یادگیری یک زبان می پردازیم. در این راستا اسکنهایی که از مغز گرفته می شود و فعالیتهایی که دانشمندان در بخش شناسائی اعصاب انجام می دهند در شناخت این امر مهم به کمک ما می آید.
یادگیری زبان خارجی می تواند به افزایش اندازه مغز منجر شود . این کشفی است که دانشمندان سوئدی کرده اند زمانی که مغز افرادی که در حین یادگیری زبان دوم هستند را اسکن میکنند .
این مطالعه با استفاده از فن آوری تصویر برداری از مغز در طول زمان یادگیری زبان دوم ایجاد می شود که مزایای این یادگیری را به تصویر می کشد .
ابزارهائی مانند رزونانس مغناطیس یا (MRI) و همینطور الکتروفیزیولوژی ˓ در میان دیگر ابزارها هم اکنون نه تنها می تواند بی نظمی در ضربان قلب را به تصویر بکشد یا بگوید که آیا ما نیاز به جراحی زانو داریم یا خیر بلکه می تواند آنچه در مغزما اتفاق می افتد زمانی که ما کلمه ای از زبان دوم را می شنویم و یا آنرا یاد می گیریم .
مطالعه محققان سوئدی بوسیله MRI نشان می دهد که یادگیری زبان دوم یک اثر قابل مشاهده بر روی مغز دارد. در این مرحله آنان یک گروه از سربازان جوان که برای یادگیری زبان عربی – روسی یا دری به شدت کار می کنند و گروه دیگر که گروه شاهد نامبرده می شود از دانشجویان علوم پزشکی که آنها نیز به شدت تلاش می کنند ولی زبان آموزی نمی کنند .
ام آر آی که از مغز گروه اول گرفته شد نشان داد که قسمت بخصوصی از مغز این افراد که به یادگیری زبان مشغول بودند از نظر اندازه رشد کرد در حالیکه دانشجویان گروه شاهد هیچگونه تغییری در مغزشان ایجاد نشد .
به همان اندازه جالب بود که زبان آموزان که مغزشان در قسمت هیپوکامیس و مناطقی از قشر مخ که مربوط به یادگیری مهارتهای زبانی است توانائیهای بهتری از دیگر زبان آموزان که منطقه حرکتی قشر مخ آنان پیشرفته تر بود نشان دادند.
به عبارت دیگر مناطقی از مغز که رشد یافته ارتباط نزدیکی به این دارد که تا چه حد شخص می تواند به راحتی زبان بیگانه ای را بیاموزد و این بر اساس فعالیت های آنان نشان داده می شود .
همانگونه که محققان اشاره می کنند ˓ در حالیکه به وضوح مشخص نیست که چه تغییری در ظرف سه ماه از یادگیری …. زبان در مغز صورت می گیرد و آیا این طولانی مدت است یا خیر و مطمئنا رشد مغز را سبب می شود .
با نگاهی به عملکرد اسکن مغز یا ام آر آی همچنین می تواند به ما بگوید که چه قسمتی از مغز در طول یادگیری یک مطلب فعال است . برای مثال ˓ ما می توانیم ببینیم که چرا افراد بالغی که به زبان مادری سخن می گویند مثلا در زبان ژاپنی نمی توانند به راحتی تفاوت بین ” R” و ” L ” را در کلمات ” River” و ” Liver” تشخیص دهند .
بر خلاف انگلیسی که دو حرف جدا برای این مسئله وجود دارد در ژاپنی هر دو صدا یک واحد صوتی دارند.
اگر سوال یا نظری راجع به مطلب فوق دارید لطفا به صفحه ی پرسش و پاسخ بروید.
لینک کوتاه: